بزرگترین وظیفه امروز مسئولان ورزش
هوش مصنوعی یا قلع و قمع دلالی افسارگسیخته؟! (نکته ورزشی)
سید سعید مدنی
هفته پیش نوشتیم اینکه بازی بزرگ میان دو تیم پرطرفدار پایتخت را که ما آن را «شهرآورد» مینامیم و فرنگیها «دربی» میخوانند – و در نوع و به جای خود جزو نقاط روشن و حتی افتخارات فوتبال ما به حساب میآید- در شهر و ورزشگاه دیگری برگزار کنید و اینکه همان بازی که «کف» تماشاگرش یکصدهزار نفر است، در شهر دیگری با هشت هزار نفر انجام شود، الحق هنری است که از یک مدیریت بیهنر و نابلد بر میآید! هیچ مدیریت لایق و متخصصی اینطور تیشه بر نمیدارد و به ریشه کاروبار خود نمیزند! و این کاری است که در ورزش ما به وفور اتفاق میافتد چون مدیریت ورزش عمدتا و خیلی از جاها به دست کسانی افتاده که «مدیر» نیستند و رخنه کرده و چسبیده و آویزان هستند و اصلا با مقوله و حوزهای به نام ورزش آشنایی ندارند و خود در این باره سخت محتاج مدیریت و یادگیریاند. در همه جا مدیران ورزش سعی و تلاششان این است که جمعیت را به سوی ورزشگاهها و اماکن ورزشی سرازیر کنند ولی در اینجا خیلی وقتها و در بسیاری از جاها با همین دوچشم سر- بدون اینکه نیازی به عینک و ذرهبین باشد- میبینیم که بعضی از مدیریتها و روشها مردم و طرفداران پر و پا قرص ورزش را دلزده و سرخورده کرده و از محیطهای ورزشی فراری میدهند.
واقعا نمیدانیم دیگر با چه زبان و چند بار بنویسیم که ورزش گرفتار جریانات عوضی آمده ضد ورزش شده و آقایان مسئول باید به جای بازی در زمین این عوضی آمدههای جاهطلبی که جز استفاده از مواهب ورزش انگیزهای از حضور در این عرصه ندارند، با شجاعت و قاطعیت شر آنها را کم کنند. چرا خودتان را گول میزنید؟ چرا علاقهمندان به ورزش را سر کار میگذارید؟ چرا با عمر و سرمایه ورزش ایران بازی میکنید؟ مطمئن باشید تا شر این افراد نفوذ کرده و فرصتطلب کم نشود، هیچ اتفاق مثبتی در ورزش نمیافتد، جز اینکه بازی صدهزار نفری به بازی هشت هزار نفری تبدیل شود و کلی هم منت سر عالم و آدم بگذارند!
آقای وزیر ورزش اخیرا در جایی گفته است «وظیفه امروز ما این است که با استفاده از علم و فناوری و هوش مصنوعی بهترین اتفاقات را برای ورزش رقم بزنیم و این یک امر اجتنابناپذیر است...» خیلی صریح عرض میکنیم، آقای وزیر! وظیفه اولیه و مهمترین وظیفه شما- و همه کسانی که قصد خدمت به ورزش و اصلاح و ایجاد تحول در آن را دارند- کم کردن شر عناصر فرصتطلب و رخنه کرده و سفارش شدهای است که در عین بیلیاقتی، پنجه خود را زیر گلوی ورزش میفشارند. این جماعت نه تنها معنای ورزش و خدمت و مردم و... را نمیفهمند بلکه اصلا از «استفاده از علم» و «فناوری» و «هوش مصنوعی» در ورزش و کاربرد آن سر در نمیآورند، چه برسد به اینکه آن را «امری اجتناب ناپذیر» بدانند!
انتظار طبیعی و خیلی بدیهی این است که آقایی که مسئولیت اداره ورزش را بر عهده گرفته، بداند کجا آمده، با کی و چه کسانی میخواهد کار کند و چه وضع و فرهنگی بر آن حاکم است تا از روی وهم و خیال و رؤیابافی حرف نزند و بر مبنای آن اوهام و رؤیاپردازیها برنامهریزی نکند. شما جایی آمدهاید که پرطرفدارترین و جذابترین رشته ورزشی آن را فدراسیونی اداره میکند که چند تن از معاونانش به خاطر تخلف و سوءاستفاده از موقعیت خود بازداشت هستند یا تحت تعقیب قضائی قرار دارند.
شما در میدانی وارد شدهاید که به جای کارشناسان باشخصیت و عناصر کاربلد، لمپنها و دلالها نقش مشیر و مشاور و مدیر رسانهای و کارشناس مطبوعاتی و...! را برای برخی از مدیران بازی کرده و برای ورزش این مملکت خط و ربط فرهنگی و فنی ترسیم و تعیین میکنند. اینها چه میدانند که علم چیست؟ فناوری یعنی چه؟ هوش مصنوعی کیلویی چند؟ و...
این است که عرض میکنیم واقعبین باشید و چشمهایتان را خوب باز کنید. اول ببینید کجا آمدهاید. وقتی از شرایط و واقعیات ورزش آگاه شدید و براساس آن برنامهریزی کردید، وقتی سره از ناسره جدا شد و جریان ضد ورزش
اجازه پیدا نکرد در حوزه ورزش- آن هم در سطح مدیریت- دخالت کند، آن وقت میتوان به قول شما «هم قسم شویم که وزارت ورزش را به بالاترین سطح برسانیم.» از قدیم گفتهاند: «حرمت مسجد بیش از هرکس با متولی آن است». حرمت وزارت ورزش و حرکت آن در مسیر خدمت به ورزش و اهالی ورزش هم با متولی اصلی و مسئولان درجه اول است. این است که عرض میکنیم الان آنچه باید در اولویت مسئولان ورزش و شخص وزیر باشد، این است که با استفاده از علم و درایت مدیریتی، محیط را برای انجام کارهای اصولی و اصلاحی مساعد کنند. افراد و جریاناتی هستند که محیط ورزش را آلوده و فضا را مسموم و آب را گلآلود کردهاند تا منافع خود را تامین کرده و ماهی خود را بگیرند. این جریانات و عناصر را باید به طور قاطع – والبته «قانونی»- سر جای خود نشاند و باز تاکید میکنیم، شرشان را از سر ورزش این مملکت کوتاه کرد.
در این صورت طبق گفته خود آقای وزیر«سازمانی موفق خواهد شد که در آنجا قانون حکمفرما باشد.» ما شعار«ایران قوی، ورزش قوی» میدهیم اما عملا کسانی در خیلی از جاهای کلیدی ورزش حضور دارند که نه به ایران، نه ورزش، نه مردم و نه به هیچ چیز دیگری اعتقاد و باور ندارند و تنها چیزی که میشناسند و میفهمند، جاهطلبی و خودخواهی و بالاخره«منافع» است. تا این جماعت است، هرکاری بکنید و دست به هر اقدامی بزنید- حتی اگر نیت خیر و هدف ملی و مردمی داشته باشید- نتیجه عکس میگیرید و راه به جایی نخواهید برد.
هر اقدام و برنامهای که برای بهبود وضع ورزش به اجرا بگذارید، آنها از مسیر خود منحرف و اوضاع را بدتر میکنند. مثالی کوتاه و زنده میزنیم: این همه صحبت و هیاهو درباره واگذاری دو تیم پرطرفدار کشور شد، نتیجه چه شد؟ آیا این تیمها روبراه شدند؟ مشکلاتشان حل شد؟ وضعیت استقلال را بعد از«هلدینگ» ببینید. هلدینگ تبدیل به بلای جان این تیم شده و روح و روان طرفداران را سخت آزرده کرده و حتی شخصیت و هویت آن را به عنوان یک تیم ریشهدار و باسابقه و مردمی زیر سؤال برده است. چرا؟ چون طبق معمول در مسئله واگذاری سروکله عناصر فرصتطلب و لمپن و دلال مسلک پیدا شد و آنها به لطف مدیرانی از جنس خودشان یا مدیرانی که از اداره یک تیم فوتبال گل کوچک هم عاجزند و کمترین سابقهای در زمینه تیمداری و مدیریت ورزش ندارند، جریان واگذاری را به جایی رساندند که دلخواه خودشان بود، نه مصلحت استقلال.
بنابراین در تحلیل وضعیت این تیم خودتان را خسته نکنید و ریشه ماجراها و گرفتاریها را در موضوع دلالی جستوجو کنید. جدال و رقابت جریانات دلالی(عدهای دور مدیریت، عدهای کنار سرمربی) برای کسب سود بیشتر، وضع استقلال را در همین آغاز فصل به اینجا کشانده است و... از این نوع نمونهها در ورزش ما فراوان است و همین است که بدون تعارف و صریح مینویسیم: امروز مهمترین وظیفه مدیریت کلان ورزش، علم و فناوری و هوش مصنوعی نیست بلکه مبارزه قاطع و شجاعانه با اراذل و اوباش مزاحمی است که گریبان ورزش را در چنگ گرفته و آن را در خدمت منافع خود درآوردهاند و...